ای مؤمنان، وقت تنگ است؛ دلها را زنده کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
﴿ الَم یَأنِ لِلَّذینَ ءامَنوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکر اللهِ وَ ما نَزَل مِنَ الحَقِّ﴾
سوره مبارکه حدید آیه 16
آیا مؤمنان را وقت آن نرسیده است که دلهایشان به یاد خدا و برای آنچه از حق نازل شده است خاشع شود...
***
"تخشع" از ماده خشوع، به معنای حالت تواضع و ادب جسمی و روحی است که در برابر حقیقت علم یا شخصی بزرگ به انسان دست می دهد. جالب اینجاست که قرآن گروهی از مؤمنان را مخاطب قرار داده و سرزنش کرده است که چرا در برابر خدا و آیات الهی خشوع نمی کنند و در غفلت و بی خبری اند و دلهای آنان را قساوت و غفلت گرفته است.
امام علی (ع) فرمودند: « در غفلت آدمی همین بس که عمر خود را در راه چیزهایی که او را نجات نمی دهد هدر دهد.»؛ و نیز فرموده اند: « هر که نفس خود را حسابرسی کند سود بَرد، و هرکه از آن غفلت ورزد زیان بیند.»
جناب لقمان در اندرز به فرزندش فرمود: « غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی احوال دنیا پند نگیرد.»؛ و نیز به ابوذر فرمودند: «قصد انجام دادن کار نیک کن، هر چند آن را به کار نبندی، تا در زمره غافلان نوشته نشوی.»؛ و نیز فرمودند: « در شگفتم از کسی که او غافل است و از او غافل نیستند (خداوند و ملائکه اش!) و در شگفتم از کسی که در پی دنیاست، در صورتی که مرگ در پی اوست! و در شگفتم از کسی که دهانش را به خنده می گشاید، در حالی که نمی داند آیا خداوند از او خشنود است یا ناخشنود.»1
پی نوشت :
1. همه روایات در میزان الحکمة، باب غفلت، آمده است.
***
سفارش های پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم به امــیــرالــمــؤمــنــیــن عـلـی عـلـیـه الـســلام :
یا علی!
فقری از نادانی بدتر و مالی از عقل سودمندتر و تنهایی و غربتی از خودپسندی وحشتناکتر نیست.
هیچ عملی چون عاقبت اندیشی و هیچ پرهیزکاری ای چون خودداری(از گناه) و هیچ حسب و نسبی چون خوشخویی نیست.
آفت گفتار، دروغ و آفت علم، فراموشی و آفت سخاوت، منت است.
مأخذ : تحف العقول،حرّانی،ص23.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
واحد قرآن و عترت
برخى وصایا و کلمات قصار آن حضرت
در تحف العقول آمده است که او به یکى از فرزندانش چنین سفارش مى کرد: اى فرزندم، مبادا که خداوند تو را در حال ارتکاب معصیتى ببیند و مبادا تو را در جایى که فرمان داده (در میان بندگان صالح) نبیند . خود را در عبادت حق، مقصر بدان، زیرا خداوند آن گونه که باید، عبادت نشده است . و بپرهیز از کم حوصلگى و تنبلى که این دو صفت، تو را از بهره (نعمت) دنیا و آخرت محروم مى کنند .
***
امام کاظم علیه السلام در وصیتى به هشام بن حکم مى فرمایند: اى هشام، اگر در دستت گردویى بود و مردم آن را گوهر خواندند مغرور مشو که براى تو سودى ندارد، زیرا تو مى دانى آنچه در دست دارى گردو است . و اگر در دست خود گوهرى داشتى و مردم آن را گردو خواندند گفته آنان به تو ضرر نمى رساند، زیرا تو مى دانى که گوهر دارى .
اى هشام، ملایمت را پیشه کن که ملایمت خوشیمن، و خشونت و بدرفتارى نحس و شوم است و نیکى و خلق نیکو، خانه را آباد و روزى را زیاد مى کند که خداى فرموده است: پاداش نیکى، نیکى است همه مردم - چه مؤمن و چه کافر - مشمول این قاعده اند.
هر کس به تو نیکى کرد بر تو است که کار او را جبران کنى و اگر همانگونه که درباره ات احسان کرده اند احسان کنى، کارى نکرده اى، بلکه فضل، از آن کسى است که ابتدائا احسان کند .
مؤمن همانند دو کفه ترازوست که هرچه بر ایمان او افزوده شود، گرفتارى اش فزونى گیرد .
حُسن مجاورت، نیازردن همسایه نیست، بلکه صبر بر آزار همسایه است .
برترى فقیه و دانشمند بر عابد، همانند برترى خورشید بر سایر ستارگان است .
و نیز فرمود: روز قیامت منادى ندا مى دهد: هر کس که بر خداوند حقى دارد برخیزد، تنها، کسى که برمى خیزد شخصى با گذشت و مصلح است که پاداش او با خداست .
پس فرمود: بخشنده و خوش خوی در حمایت خداوند است و خدا او را تا ورود به بهشت همراهى مى کند . پدرم پیوسته مرا به سخا و حُسن خلق سفارش مى کرد تا وفات یافت .
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
واحد مناسبتهای ویژه
گیاهان و میوه ها
قسمت هفتم
30. چغندر (Beet) :
خوردن برگ پخته چغندر، برای رفع رعشه نافع است.
امام صادق(ع) فرموده اند: « چغندر عقل را قوی و خون را صاف می نماید.» 1
امام رضا(ع) می فرمایند: « مصرف چغندر، عقل را زیاد و خون را تصفیه می سازد و استخوانها را محکم می کند و گوشت را می رویاند.»2
31. حنا (Henna) :
حنا خضاب اسلامی است. حنا عقل مؤمن را زیاد می کند و سردرد را رفع و نور چشم را زیاد می نماید. قوه باه را زیاد و بزرگ ترین ریاحین دنیا و آخرت است.3
32. خردل (Mustard) :
خردل از نظر طبیعت، خیلی گرم و خشک است؛ برای رفع کمبود ویتامین C، افزایش اشتها، تحریک دستگاه گوارش، تقویت ذهن و حافظه و برای بیماری های سرد و دماغی، نظیر فلج و سستی اعضا، سردردهای سرد، تسکین درد کبد و طحال نافع است.4
اگر خردل را بکوبند و آب بزنند و با انگبین مخلوط کرده و سپس با آن غرغره نمایند، بلغم را از بین می برد. اگر آب خردل را بر سر کسی بریزند و سر را با آن بشویند، فراموشی را از بین می برد. همچنین اگر خردل را بکوبند و با انجیر کوفه بیامیزند و بر سر نهند، برای رفع فراموشی مفید است.5
33. خُرفه (Purslane) :
به فارسی «تورک» و «خُرفه» و در کتب طب سنتی با نام های: «بَقَلة الحُمَقاء» و «بقلة اللینه» و «بقله مبارکه» و «بقله الزهرا» و «بقله فاطمه» نامیده می شود.
پیامبر اسلام(ص) فرمودند: « خرفه بخورید، خرفه زیرکی می آورد.»6
«بر شما باد به خوردن خرفه، اگر چیزی برای زیاد کردن عقل باشد، همان خرفه است.»7
امام صادق(ع) نیز فرمودند: « برگ خرفه عقل را زیاد می کند و هیچ گیاهی از آن شریف تر و نافع تر نیست.»8
خرفه سبزی حضرت فاطمه زهرا(س) بوده است.
پی نوشتها :
1. کلیات مفاتیح الحاجات، ص 115.
2. بحارالانوار، ج14 ؛ خواص سبزی های خوراکی، ص93.
3. طبیب روستا و طب الائمه، ص73.
4. معارف گیاهی، ج2، ص 35 ؛ شگفتی های غذا درمانی گیاهان، ص230.
5. الابنیه عن حقایق الادویه، ص129.
6. آداب الشریعه، ص 151.
7. تربیت کودک از نظر اسلام،ج1،ص68.
8. حلیة المتقین،ص181.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
واحد مطالب علمی ـ سلامتی
سپیده سر می زند
موعود من وقتی می آید که غنچه های عشق، که شعله های روشنایی، که خرمن سپیده میان ظلمتکده دل ها روییده باشد.
موعود من وقتی می آید که یاقوت های اشک روی گونه های من ضیافتی بی پایان برپا کرده باشند.
موعود من وقتی می آید که دلها همه آبی شود و خون عشق در شریانها جاری گردد و خوشه های زندگی در دشتهای خشک به رویش نشیند؛ آنگاه برهوت ها بَدَل به برکه های روشن آب می شوند و موج های زندگی در آن تلاطم می ایستند. آری با آمدن او هستی در جذر و مدی دیگر به تکاپو می افتد..
جان جهان1
بتو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا
جز تو ای جان جهان دادرسی نیست مرا
عاشق روی توام ای گل بی مثل و مثال بخدا غیر تو هرگز هوسی نیست مرا
با تو هستم ز تو هرگز نشدم دور، ولی چه توان کرد که بانگ جرسی نیست مرا
پرده از روی بینداز بجان تو قسم غیر دیدار رُخت ملتمسی نیست مرا
گر نباشی برم ای پردگی هر جایی ارزش قُدس چئ بال مگسی نیست مرا
مده از جنت و از حور و قصورم خبری
جز رخ دوست نظر سوی کسی نیست مرا
1. برگرفته از دیوان امام خمینی رضوان الله تعالی علیه
هر شب و روز در انتظار
امام صادق(ع): در هر شب و روزت، منتظر ظهور صاحبت باش! همانا که خداوند هر لحظه در کاری است و هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی دارد. بحارالانوار،ج95،ص157
انتظار، زیباترین ترنم روزگار
هر صبح و شام، بلکه هر لحظه، باید در انتظار مقدم فرخنده اش نشست؛ چراکه رستن از تمام بدی ها و دل بستن به تمام خوبی ها جز با ظهور مقدس او ممکن نیست. انتظار ظهور، آمادگی برای رهیدن از تمام زشتی هاست. انتظار ظهور، آرزومندی برای تحقق تمام فضیلت ها و شرافتها است. انتظار ظهور، چشمداشت رهایی از ظلم و بیداد و تحقق عدل و داد است. انتظار ظهور، تجدید قوا برای تحولی عظیم و انسانی است. انتظار ظهور، حرکتی پرشتاب به سوی حیاتی پاک و نورانی است.
ای دل اگر عاشقی، در پی دلدار باش! بر در دل روز و شب، منتظر یار باش!
دلبر تو جاودان، بر در دل حاضر است روزن دل برگشا! حاضر و هوشیار باش!
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
واحد مهدویت
رهگشای انسانیت
رسول گرامی اسلام(ص) :
خیر دنیا و آخرت، با دانش است و شر دنیا و آخرت با نادانی است.
نهج الفصاحه،حدیث1482.
***
فصل اول: پــدران و نــیــاکــان(بطور خلاصه)
1. ابراهیم خلیل علیه السلام قسمت سوم
***
فرمانی از مقام مقدس الهی خطاب به ابراهیم صادر گردید که خانه کعبه را در سرزمین زمزم بنا کند. ابراهیم نزد پسر شد و فرمان حق را بدو ابلاغ کرد. پدر و پسر به کار بنایی مشغول شدند و ساختمان خانه خدا را آغاز کردند.
اسماعیل سنگ جمع می کرد و به دست پدر می داد و پدر پایه های کعبه را با دست خود بالا می برد، تا ساختمان خانه پایان یافت.
ابراهیم ندا در داد و مردم را برای زیارت کعبه و طواف آن دعوت کرد. ندایش در آن کوهستان بپیچید، دیری نپایید که کعبه زیارتگاه خلق گردید. در آن کوهستان خشک و سوزان، در سرزمین زمزم، ابراهیم کعبه را بنا کرد، سرزمینی که تابش آفتاب سوزان عربستان سنگ ها و ریگ هایش را گداخته بود و می گداخت و گاه به گاه سیل های کوهستانی اثری از حیات در آن باقی نمی گذارد.
سرزمین زمزم، حرم خدا گردید، همه کس و همه چیز در امان خدا قرار گرفتند. صید حرم و کندن گیاه حرم، حرام گردید.
اسماعیل خدمتگزار و کلیددار کعبه شد و این منصب در میان فرزندانش باقی ماند.
سرزمینی که خدایش از ازل، مقدس گردانیده بود، بدست ابراهیم ساخته شد و بنایی مقدس بپا گردید. بنّا و کارگرش پدر و پسری بودند که بهترین خلق در زمان خود بودند. این بنای مقدس، کعبه نامیده شد که طوافگاه خداپرستان بشود و چنان شد. دعوت برای زیارت خانه و طواف آن به وسیله ابراهیم صورت گرفت.
این دعوت هم چنان زنده است، همه کس را در هر زمان می خواند، آنکه بتواند، این دعوت را لبیک می گوید و از سعادت زیارت خانه خدا برخوردار می شود.
***
بار دگر، پدر و پسر مورد امتحان بزرگی از سوی مقام مقدس حق قرار گرفتند و خوب امتحان دادند. امتحانی که در تاریخ بشر بی سابقه بود و پس از آن هم نظیری نیافت. تنها یک بار در حیات بشر چنین حادثه ای رخ داد و بس.
ابراهیم به یکتا پسرش اسماعیل گفت : « پسرم در خواب به من فرمان رسیده که تو را قربانی کنم، نظر تو چیست؟»
جوان شایسته چنین پاسخ داد: « پدر، آنچه به تو امر شده اطاعت کن، ان شاءالله مرا شکیبا خواهی دید.»
این سخن چنان با آرامش و استحکام از دهان اسماعیل بیرون آمد که پدر پیر اطمینان حاصل کرد که پسر تسلیم است.
پدر پیر، پسر جوانش را بر پیشانی بر روی زمین خوابانید و تیغ تیز و برنده ای را در دست گرفت تا فرمان حق را اجرا نماید که بلافاصله خطاب الهی صادر شد و ابراهیم را از کشتن اسماعیل بازداشت. خطابی که قبولی امتحان شاگرد را نزد استاد بزرگ اعلام می داشت و همراه خطاب، جبرئیل نازل شد و فدا برای اسماعیل آورد.
خطاب چنین بود: «ابراهیم رؤیای تو صادقه بود و خواب تو صحیح.»1
فدا چه بود؟ قوچ بزرگی که ابراهیم آنرا در کنار خود بدید و آنرا بجای اسماعیل قربانی کرد.... از آن تاریخ قربانی کردن انسانها و پسران بدست پدران از سوی خدای مهربان، ممنوع گردید، بدعتی که بشر ایجاد کرده بود و این تحول بزرگ در جامعه بشریت و خدمت به انسانهای آینده بدست ابراهیم صورت گرفت و هزاران هزار انسان در طی قرنها از چنین مرگی رهایی یافتند.
اسماعیل یکی از خدمت گزاران بشر است و یادگارهای گرانبها از وی بجا مانده است، از آن جمله اهلی کردن اسب است که تا آن زمان هنوز این حیوان نجیب اهلی نشده بود. اسماعیل اسب را اهلی کرد و بر آن سوار شد.2 اسماعیل در گشت و گذاری که در صحراها و بیابانها داشت به گله ای از اسب برخورد و این حیوان نجیب را شایسته استفاده برای بشر دانست و بدین خدمت بزرگ موفق گردید.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
1. سوره مبارکه صافات، آیه105.
2.بحارالانوار،ج12،ص107، به نقل از شیخ صدوق، علل الشرائع.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار