طپش قلم
? امید، ساحل دریای زندگی است.
?اگر سازنده زندگی نباشی، بازیچه آن می شوی!
?اگر از بدکاران می نالی، به اصلاح خود بپرداز تا مطمئن باشی که یکی از بدها را کم کردی!
***
دو کلمه حرف حساب
دنیا: مالک دنیا باشید نه مملوک آن. بعد از موت، خداوند انسان را مالک آسمان و زمین می کند. انسان قبل از موت مملوک است. مرحوم اسماعیل دولابی
دهن آلوده: الهی دهن آلوده را با کتابت چه کار؟ که «لا یمسه الا المطهرون»!
وای برآن مرشدی که دهنش پلید ات؛ چه آن نارشید خود شیطان مرید است؛ اگر در آشکار بر یزید است در پنهان با یزید. آیت الله حسن زاده آملی
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
رهگشای انسانیت
رسول گرامی اسلام(ص) :
همانگاه که پروردگارم عزوجل مرا به معراج برد، مردمانی را دیدم که ناخنهایی از مس داشتند و روی و سینه خویش را می خراشیدند. گفتم:« یا جبرئیل! اینان کیانند؟»
گفت:« اینان همانانند که گوشت مردم را می خورند و از آبرویشان سخن می گویند.»
نهج الفصاحه،حدیث2284.
***
فصل اول: پــدران و نــیــاکــان(بطور خلاصه)
1. ابراهیم خلیل علیه السلام قسمت دوم
ابراهیم برای راهنمایی بابلیان به بابل رفت تا آنان را از بت پرستی برهاند. در آنجا با ستیزه و لجاج رو به رو شد.
بدبختی بزرگ بشر تعصب اوست. تعصب است که بشر بینا و شنوا را کور و کر می سازد! چشم دارد ولی نمی بیند، گوش دارد ولی نمی شنود، فهم دارد ولی نمی خواهد بفهمد! بلکه فهم خود را می کوبد!
تعصب، گونه ای است از بیماری روحی، اگر این بیماری در بشر نبود، بشر یک جا و یک دین، حقیقت بین شده بود، اختلاف مذهبی رخ نمی داد. جنگ ها و کشتارهای مذهبی در کار نبود و جامعه بشریت یگانه بود... .
بابلیان سخنان ابراهیم را می شنیدند ولی نخواستند باور کنند. می دانستند چه می گوید ولی از این دانسته بهره نمی گرفتند. نَمرود پادشاه بابل که خود را معبود و بت قرار داده و نام خدا را بر خود نهاده بود از ابراهیم پرسید:«خدای تو کیست؟»
ابراهیم پاسخ داد:« خدای من کسی است که زنده می کند و می میراند.»
نمرود گفت:« من هم زنده می کنم و می میرانم.»
ابراهیم گفت:« همانا خداوند من خورشید را از مشرق طالع ساخته اگر تو می توانی آن را از مغرب برآور.»1
نمرود خاموش شد و دم نزد، ولی به ستیزه ادامه داد.
***
ابراهیم بت پرستان را چنین راهنمایی می کرد:
... پرستش بت غلط است، کسی را باید پرستید که خودتان را ساخته است و هستی را به شما بخشیده. کسی را بپرستید که آسمان ها و زمین را آفریده، خورشید و ماه و ستارگان را آفریده، جهان و جهانیان را پدید آورده است.
وقتی ابراهیم به بتکده ای قدم نهاد و آن را خلوت یافت، فرصت را مغتنم شمرد و شکستن بتهای کوچک را آغاز کرد و همگی را شکست و تبر را بر گردن بت بزرگ نهاد.2
بابلیان که خدایان خود را چنان دیدند، به جستجوی بت شکن پرداختند و سرانجام ابراهیم را شناختند و دستگیر کرده، به بازجویی کشیدند!
از او پرسیدند:«چه کسی این جنایات را مرتکب شده است؟!»
ابراهیم گفت:« چرا از من می پرسید؟ از خود بت بپرسید، آنها اگر قادر بر سخن باشند خواهند گفت که این کار را که کرده، بلکه بت بزرگ این کار را کرده تا قدرت خود را بنمایاند.»3
در برابر این منطق قوی ابراهیم، دادگاه فرمایشی واماند و ندانست که چه کند، ولی تعصب نگذاشت سخن حق این مرد بزرگ را بپذیرند.
رهنمودهای ابراهیم سودی نبخشید، بابلیان هم چنان به بتهای خود عشق می ورزیدند و در جهل و نادانی لجاجت می کردند! لجاجت یکی از بدبختی های بشر است.
سرانجام دادگاه ابراهیم را به سخت ترین مجازات محکوم کرد: در آتش انداختن و سوختن و خاکسترش ساختن!4 بیابانی از آتش برافروختند که از همه جای آن آتش زبانه می کشید، شدت حرارات آتش به اندازه ای بود که کسی نمی توانست بدان نزدیک شود! ... از منجنیق استفاده کردند، ... ابراهیم را در منجنیق گذاردند و به سوی آتش پرتاب کردند.
بلافاصله فرمانی عظیم از سوی فرستنده ابراهیم خطاب به آتش صادر شد:« ای آتش بر ابراهیم سرد و سلامت شو.»5
به یکدم، دریای گدازان آتش، گلزار و گلستان گردید و ابراهیم در آن بیاسایید.
... هنگامی که ابراهیم را برای پرتاب در منجنیق نشاندند، جبرئیل بر حضرت نازل شد و عرض کرد:« نیازی دارید و فرمایشی هست؟»
پاسخ شنید:« با تو کاری ندارم.»
عرض کرد:« برای خدا پیامی داری تا برسانم؟» پاسخ شنید: « خدای من، حال مرا بهتر از من می داند.»
این است مقام رضا و تسلیم در برابر حق که ابراهیم بدان رسید.
ادامه دارد...
پی نوشت :
1. بقره آیه 258. 2. انبیاء آیه 58. 3. همان، آیات 61 ـ 62. 4 و 5. همان، آیات 68 ـ 69.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
پـــــس چـــــــرا تــــــا حـــــــالا
امـــــام زمـــــــــان عج
ظـهـور نـکـرده ؟
***
« زمان ظهور »
قسمت اول
پرسش : چرا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تاکنون ظهور نکرده است؟
پاسخ : پیروزی هر انقلاب و هر فعالیت اجتماعی، به یک سلسه شرایط و موقعیتهای عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت های انقلاب مهدی عج آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، اما اجرای کلی مأموریت وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است.
همان گونه که آسمان چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین رسالت آسمانی را از سوی پیامبرکرم(ص) بشنود؛ این انتظار، یعنی اجرای برنامه الهی هم مستلزم تحقق موقعیت های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگیهای جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لا به لای پیچ . خمهای جزیی، در جستجوی آن است.
سنت تغییرناپذیر خداوند سبحان، براین است که اجرای انقلاب اسلامی حضرت مهدی(عج) نیز به موقعیت های خارجی و پذیرنده ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای درک و پذیرش انقلاب آماده می سازد، وابسته باشد، و به همین دلیل هم بود که اسلام پس از گذشت چندین سده از پایان کار انبیای پیشین و ایجاد حلأ تلخ چند صد ساله، ظاهر شد. خداوند با همه توانایی اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه رسالت پیامبر، و ایجاد محیط مساعد برای ابلاغ این رسالت، نخواست چنین شیوه ای را به کار گیرد، بلکه با ابتلا و آزمایش، که تکامل بخش انسانند، کار کلی انقلاب الهی را به گونه ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل اجتماعی صورت داد.
البته این ویژگی، مانع نیست که گهگاه، در پاره ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راههای غیرعادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری ها و توجهات عینی ای که خداوند متعال در لحظات دشوار به رهبران الهی می فرماید، از این گونه اند. برای پاسداری رسالت ابراهیم، آتش نمرود را بر او سرد و سلامت می کند، و دست آن مرد یهودی که با شمشیر بر بالای سر پیامبر(ص) ایستاده، از حس می افتد و توانایی حرکت و تکان را گم می کند، یا باد شدیدی می وزد و پرده های دشمنان حق را که در روز خندق، مدینه را محاصره کرده اند، از بیخ و بن برمی اندازد و هراس در دل انها می افکند. اما همه اینها از یک سلسه امور جزئی و کمک در لحظاتی قاطع، فراتر نمی رود، و باید پیش از این کمکها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
انشاءالله هفته آینده در پرتو همین مبانی و همساز با موقعیتهای عینی و خارجی، موضع گیری امام مهدی عج را بررسی می کنیم....
ادامه دارد...
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
علی: اولین مؤمن
***
﴿وَالسّـٰبقونَ السّـٰبقونَ * اُولـٰئکَ المُقَرَّبونَ * فی جَنـّتِ النَّعیمِ * ثُلَّةٌ مِنَ الأوَّلینَ * و قَلیلٌ مِنَ الآخِرینَ * ﴾
***
و پیشگامان [در ایمان] سبقت گیران [در تقوی].(10) آنان مقربان درگاه اند،(11) در بهشت ها و باغ های پر نعمت خواهند بود.(12) گروه انبوهی از پیشینیان [معصومین از گذشتگان](13) و اندکی از پسینیان[معصومین امتِ اخیر].(14)
سوره مبارکه واقعه آیات 10 الی 14
***
بزرگترین فضیلت معنوی جناب امیرمؤمنان، امام علی(ع) ایمان است ــ ایمانی که هیچ فضیلتی هم تراز و هم سنگ آن نیست؛ بلکه خود مولد همه فضایل و کرامات انسانی است. همه مسلمانان متفق القول اند که وجود مبارک علی(ع) از شرک به خداوند دور بوده و هیچ سابقه بت پرستی و شرک در صحیفه زندگی او وجود نداشته و او پیش از همه صحابه، به پیامبراسلام(ص) ایمان آورده است. او نه تنها حتی به اندازه چشم برهم زدنی به خداوند شرک نورزیده، بلکه خود از بزرگترین بت شکنان بوده است؛ و در تاریخ، داستان بت شکنی او و پیامبر در کعبه به ثبت رسیده است.1
خودِ آن جناب نیز، به نقل از مدارک معتبر اهل سنت مانند شرح نهج البلاغه بن ابی الحدید، پیوسته می فرمودند:
« انا الصدیق الاکبر و الفاروق الاول؛ من بزرگترین تصدیق کننده پیامبر(ص) و اولین جداکننده حق از باطل بودم.»
در شواهد التنزیل، از کتب معروف و معتبر اهل سنت، آمده است: «پیشگامان در ایمان سه نفرند: یوشع، که به موسی(ع) مؤمن شد؛ صاحب یاسین(حبیب نجار) که به عیسی(ع) ایمان آورد؛ علی(ع)، که به پیامبر اسلام(ص) مؤمن شد.» آری، او نخستین کسی بود که پیامبراکرم(ص) را تصدیق و با او بیعت کرد و با وی نماز خواند. این مطلب مفهوم روایت نبوی است که شخصیتهای بنام صدر اسلام، مانند: ابوسعید خدری، عایشه، عُمر، حاذبن جبل، سلمان فارسی، عبدلارحمن عوف، ابن عباس و انس بن مالک آن را نقل و به آن اعتراف کرده اند.
پی نوشت:
1. برای آگاهی از جزئیات این واقعه بنگرید به : کشف الیقین، ص 38 ـ 39.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار
گیاهان و میوه ها
قسمت پنجم
***
20. بـــه(Quince) :
"به" مقوی معده، دماغ، مفرح و مسرت افزای است.1 خوردن آب "به" پخته، جهت تقویت اعضای رئیسه مانند: قلب، مغز، کلیه، کبد و هضم غذا مفید است.2
پیامبر(ص) فرمودند:« کسی که سه روز ناشتا "به" بخورد، ذهن او صاف و حلم و علم او بسیار می شود و از فکر شیطان و شیاطین محفوظ می ماند.»3
21. به لیمو (Lemon Verbena) :
به فارسی «به لیمو» و در کتب طب سنتی عربی به «لُوَیسه» و «لُوَیزه» یاد می شود.
از برگ های درختچه "به لیمو" برای معطر کردن آشامیدنی ها، سالاد، میوه و ژله ها استفاده می شود. جوشانده برگ و گل های "به لیمو" را به عنوان تب بُر، آرام بخش و ضد نفخ و ضد اسپاسم و آرام کننده اعصاب می خورند.4
از دم کرده 5 گرم برگ خشک در دو فنجان آب جوش مانند چای، برای تقویت معده، رفع درد شکم، دل پیچه، کاهش نفخ، رفع خستگی بدن و آرامش اعصاب، میگرن، سرگیجه و رفع صداهای گوش می خورند.
نیم قاشق چای خوری از پودر خشک به لیمو را در یک لیوان آب جوش دم کرده، صبح و ظهر و شب، هر دفعه یک استکان با شکر تناول شود که برای درمان ضعف حافظه مؤثر می باشد.5
22. بید(مشک) (Willow) :
بید به فارسی در شمال ایران «فِک» و «فیک» و در بقیه مناطق ایران «بید» نامیده می شود. در کتب طب سنتی «صفصاف ابیض» نام برده اند.
گل بید از نظر خواص، مقوی دِماغ و قلب و بازکننده انسداد کبد است. عرق گل آن از خوردن خود آن مفیدتر است، مصرف آن به صورت دم کرده می باشد.
عرق بید مشک مقوی دل و دِماغ و ملین مزاج است و برای تقویت نیروی جنسی در گرم مزاج ها اثری مفید دارد و بوییدن گل آن مقوی دِماغ و محلل بادها و گازهای غلیظ است.6
23. پاپیتال (IVY) :
به فارسی به طور کلی، «عشقه» و انواع آن را «پاپی تال» و «داردوست» می گویند. در مناطق مختلف ایران به نامهای : بالو، لشک، دولگ، دادوست و در تهران، پاپی تال معروف است. در کتب طب سنتی با نام های : «عشقه» و «حبل المساکین» و «بقله البارده» آمده است.7
پاپی تال، ضدعفونی کننده، مقوی دِماغ، قابض و ضد کرم است.8 که به صورت جوشانده، برگ و میوه آن مصرف می شود.
24. پسته (Pistachio) :
پسته مقدار زیادی پروتئین گیاهی، مواد نشاسته ای غنی، مواد معدنی و ویتامینهای گوناگون، کلسیم، آهن و... دارد.
پسته برای تقویت حافظه و هوش و قلب مؤثر است، به همین علت برای کودکان و محصلین مفید است و با داشتن مواد دیگری چون، پتاسیم و منیزیم، تأمین کننده احتیاجات بدن است.9
توصیه می شود بر حسب سن اطفال و سازگاری بدن، روزی چند عدد مغز پسته خام یا بو داده به آنها داده شود.
مالیدن روغن پسته مخلوط با مشک، جهت درمان لقوه و تقویت حافظه توصیه می شود.
پی نوشتها :
1. تحفه کاشف یا حکیم سرخانه،ص 61.
2. همان، 40.
3. آداب الشریعه، ص 150.
4. معارف گیاهی، ج6، ص 108.
5. دارو و درمان گیاهی، رجحان.
6. معارف گیاهی، ج4، ص274.
7. معارف گیاهی، ج3، ص186.
8. اعجاز گیاهان دارویی و درمانی بیماری ها، ص 95.
9. درمان بیماری ها به روش سنتی.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار