سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستى ورزیدن نیمى از خرد است . [نهج البلاغه]

گروه اینترنتی انتظار یار

 از زبان حضرت رقیه سلام الله علیها برای امام حسین سلام الله علیه

 رفتی و در غم تو بیم وفاتم دادند ***  بر لبِ تشنه کِی از آب فراتم دادند

گرچه از هجر، مرا جامه ماتم دادند

« دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»

طاقتم رفت ز بس سنگدل و نامردند *** آتش افروختم از ناله که رسوا گردند

طبقی مشک فشان، دست به دست آوردند

« بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند *** باده از جامِ تجلیِّ صفاتم دادند»

از رمق کِی روم از خستگی و تشنه لبی؟ *** ناله ها ساختم از سینه پر تاب و تبی

میل آغوش پدر دارم عزیزان سببی

« چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ***  آن شب قدر که این تازه براتم دادند»

ماهِ دامان من ای کوکب بخت و اقبال *** باورم نیست تو بابای منی با این حال

 این چنین خونی و خاکستری و بی پر و بال

« بعد از این روی من و آینه وصف جمال ***  که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند»

خواب دیدم ز سفر باز می آیی امشب *** دیده بگشودم و می سوختم از آتش تب

 کردم آغوش تو را از سر اخلاص طلب

« من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ***  مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند»

گرچه داغِ تو به شمشاد قَدم حالت داد *** دشمنت گر چه کنیزم ز جفا نسبت داد

سخن رأس تو در طشت به ما عزت داد

« هاتف آن روز به من مژده این دولت داد ***  که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند»

هرکه صید تو شد از دام جهان بُگریزد *** قصه اش در دل عشاق شرر انگیزد

دود عشق تو هنوز از جگرم برخیزد

« این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد ***  اجر صبری است کز آن شاخ نباتم دادند »

 

 پی نوشت

 * تضمین آئینی از غزل 183(دیوان قزوینی) 132(نسخه خلخالی) حافظ توسط استاد حسن بیاتانی

 

 

 

امام صادق(ع): یاد شهادت امام حسین(ع) زندگی را ناگوار می سازد! من هیچ گاه آب خنکی ننوشیدم، مگر اینکه امام حسین(ع) را یاد کردم، و هیچ بنده ای نیست که آب بنوشد و حسین(ع) را یاد کند و کشنده اش را لعنت فرستد، مگر اینکه خداوند صد هزار حسنه برایش می نویسد، صد هزار گناه او را پاک می سازد، صد هزار درجه او را بالا می برد، گویی صد هزار بنده را آزاد کرده است و خداوند در روز قیامت او را گشاده رو محشور می کند.

 مأخذ : امالی صدوق.

بزرگواری امام حسین سلام الله علیه

شخصی به نام «عصام بن مصطلق» گوید: روزی به مدینه وارد شدم و حسین بن علی(ع) را با قیافه ای جذاب مشاهده کردم و به شگفت آمدم. آنگاه هرچه از حسادت نسبت به پدرش در دل داشتم آشکار کردم. گفتم: تو فرزند ابوتراب هستی؟

جواب داد: آری.

من هم او و پدرش را مورد بدگویی بسیار قرار دادم.

 آنگاه از روی عطوفت و مهربانی به من نگاه کرد و این ایات را تلاوت کرد:

 ببخش و امر به نیکی کن و از انسانهای جاهل درگذر، و اگر وسوسه ای از شیطان در تو ایجاد شد به خدا پناه آور که او بسیار شنوا و آگاه است. وقتی طایفه ای از شیطان ها پرهیزکاران را وسوسه کنند خدا را به یاد آورند و همان لحظه آگاه و بینا شوند، شیطانها برادرانشان(افراد فاسق و هواپرست) را به گمراهی می کشانند.1

سپس به من گفت: آرام باش و برای من و خودت از خداوند طلب مغفرت کن. اگر از ما یاری بخواهی تو را یاری خواهیم کرد و اگر کمک بخواهی کمک می کنیم و اگر طلب هدایت نمایی تو را هدایت خواهیم کرد.

من با این برخورد نیکوی حضرت از گفته ها و رفتار خود پشیمان شدم در این هنگام حضرت فرمود:

«یوسف به برادران شرمنده خود گفت» امروز هیچ ملامتی بر شما نیست.(و من عفو کردم) خداوند شما را می بخشد او مهربان ترین مهربانان است.

سپس فرمود: آیا تو اهل شام هستی؟

گفتم: بله

فرمود: این خو و طبیعتی است که معاویه در میان مردم شام شایع کرده است. درود خدا بر ما و تو باد. نیازمندی های خود را بگو که مرا بهتر از آنچه گمان برده ای خواهی یافت، انشاءالله تعالی.

عصام گوید: با این برخورد بزرگوارانه او زمین با همه پهناوری که داشت برایم تنگ شد و دوست داشتم که مرا در خود فرو برد آنگاه خود را از وی دور کردم و از آن پس کسی محبوب تر از او و پدرش نزد من نبود.2

 

 پی نوشت ها :

 1 ـ سوره اعراف/199ـ202

 2 ـ سفینة البحار ج1 ص421

 

 

 2 ـ سفینة البحار ج1 ص421




منتظر کوچولو ::: جمعه 84/11/14::: ساعت 12:59 صبح

 

قیام رادمردی از قم!

 امام موسی کاظم(ع) : « مردی از اهل قم مردم را به سوی حق فرا می خواند. گروهی چون پاره های آهن پیرامون او گرد آیند که تندبادها آنان را متزلزل نسازد، از جنگ ملول نشوند و هیچ ترسی و هراسی به خود راه ندهند، بر خدا توکل کنند و عاقبت از آن پرهیزگاران است.» بحارالانوار/ج60/ص216.

 بمناسبت ورد حضرت امام به ایران

 از ایران و ایرانیان در احادیث اهل بیت(ع) همواره با عظمت و منزلت یاد شده است. یکی از دلایل این عظمت و شرافت، قیام مردم ایران بر ضد طاغوت زمان خویش و سرنگونی حکومت طاغوت و پابرجا کردن حکومتی اسلامی است که زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی ارواحنا فداه می گردد. رهبر ایرانیان در این قیام فرخنده و باشکوه، امام و سید بزرگواری از قم به نام روح الله است. اینک در روایت ذکر شده و این دو روایت به دقت بنگرید:

 1ـ پیامبر گرامی اسلام(ص):« اهل بیت من همواره در پراکندگی و آوارگی خواهند بود تا آنکه پرچم هایی سیاه از ایران به اهتزاز درآید... آنان برای حق می جنگند و یاری می شوند. هرکس از شما آن را درک نماید، پس باید به امام ایشان که از اهل بیت من است، بپیوندد. اگرچه بر روی برف ها بروند؛ چراکه آنها پرچمدار هدایتند و این پرچم را جز به مردی از اهل بیت من که زمین را از عدل و داد لبریز می سازد، تحویل نمی دهند.»1

2ـ پیامبر(ص) در توصیف یاران این امام بزرگوار می فرماید: « آنان گروهی هستند که به روح الله عشق می ورزند، نه به خاطر نسبت قوم و خویشی و نه به خاطر مال و ثروت. آنان شیعیان تو اند یا علی! و تو امام ایشانی!»2

 پی نوشت ها :

 1ـ بحارلانوار/ج51/ص67                  2ـ بحارالانوار/ج68/ص139

 

 

  فراز پایانی خطبه امام حسین(ع) در آخرین دیدارش در مکه :

 خداوندا! تو آگاهی که آنچه(از جنبش و نهضت بر ضد مفاسد و منکرات) به دست ما صورت گرفت نه درطمع پادشاهی و جاه بود، نه درطلب ثروت و مال، ما خواستیم تا نشانه های راه دینت را ارائه دهیم،(مفاسد را) در شهرهای تو اصلاح کنیم، باشد که بندگان مظلوم تو روی آسایش و امنیت ببیند و آسوده خاطر به طاعت تو برخیزند، ما همی خواهیم فرائض اسلام و سنن(پیغمبر«ص») و احکام تو را اجرا کنیم، اگر به کمک ما برنخیزید و حق ما نستانید ستمگران بر شما مسلط شوند و در خاموش کردن نور پیامبرتان بکوشند. 

 

 

شباهت های سـیـد الـشهـداء سلام الله علیه و حـضرت مـهـدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

 در امور بسیاری این شباهت وجود دارد،که ما تنها قصد داریم بصورت مختصر و فهرست وار آنها را ذکر نمائیم.

  از جمله :

 1ـ شدت اهتمام در یاد کردن آن ها در قرآن کریم و سنت پیغمبران و کتاب های آسمانی؛

 که اگر بخواهید برقسمتی از آن ها اطلاع یابید می توانید به کتاب هایی نظیر «المحجه فیما نزل من القرآن فی الحجه»1 و مجلد دهم بحار و تفاسیر و غیر اینها مراجعه کنید.

 ادامه دارد...!!!

 پی نوشتها:

  1ـ سیمای حضرت مهدی علیه السلام در قرآن 

 

 



منتظر کوچولو ::: پنج شنبه 84/11/13::: ساعت 12:29 صبح

 سؤال : در مورد اهمیت محبت داشتن به اهل بیت(ع) مطالبی را بیان فرمایید.

 پاسخ : بصورت مختصر می توان اشاره نمود :

 الف) ثابت قدم ترین مردم بر روی صراط :

 پیامبر گرامی اسلام(ص) : ثابت قدم ترین شما بر صراط کسی است که از همه بیشتر به خاندان من محبت داشته باشد.1

ب) اساس اسلام :

 امام صادق(ع) : هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام محبت ما خاندان(پیامبر«ص») است.2

ج) داستانی از لسان اخلاق حاج آقا مجتهدی :

 نظام رشتی(ره) را در خواب دیدند از احوال ایشان پرسیدند، ایشان فرمودند:

 شکر خدا را، که در پناه حسینم         عالم از این خوبتر پناه ندارد

 بعد پرسیدند در آن عالم چه چیز به درد ما می خورد، ایشان فرمودند:

 دو چیز 1ـ تقوی، 2ـ امام حسین(ع) .

 در نتیجه محبت داشتن به اهل بیت(ع) باعث سعادت دنیا و آخرت خواهد شد که این محبت  با اظهار محبت همراه خواهد بود که یکی از مظاهر اظهار محبت به اهل بیت(ع) تشکیل مجالس وعظ و  عزاداری  به نام اهل بیت(ع) می باشد.

 پی نوشت :

  1ـ بحار، ج8، ص69 .

 2ـ بحار، ج27، ص91 .

 

  بـخـشـش:

«انس» گوید: نزد امام حسین(ع) بودم که کنیزی بر او وارد شد و یک دسته گل به او تقدیم کرد.

امام به او فرمود: تو را بخاطر خدا آزاد کردم.

انس گوید: عرض کردم: او  یک دسته گل که بهایی ندارد برای تو آورد آنگاه او را آزاد می کنی؟

امام فرمودند: خداوند این گونه ما را ادب کرده و در قرآن فرموده است:« هرگاه مورد تحیتی قرار گرفتید بهتر از آن تحیت کنید یا همان گونه پاسخ گویید.»

و بهتر از این تحیتی که او به من داشت آزادی او می باشد.

  بحارالانوار،ج44،ص195




منتظر کوچولو ::: چهارشنبه 84/11/12::: ساعت 12:59 صبح

 ایرانیان، زمینه سازان ظهور

« وَ الفَجرِ وَ لَیالٍ عَشرٍ ؛ قسم به سپیده دم و به شب های ده گانه فجر/1و2

رسول اکرم(ص) : « مردمی از مشرق زمین(ایران) قیام می کنند و زمینه حکومت مهدی(ع) را فراهم می آورند». کنزالعمال،ح38657.

 انقلاب ایران، زمینه سازان حکومت مهدی(ع)

به مناسبت آغاز دهه فجر و دهه محرّم

« ای قوم عرب! اگر از سلام روی برگردانید، خداوند قوم دیگری را به جای شما برمی انگیزد که هرگز(در پیروی از اسلام) مانند شما نیستند».محمد 38

 عده ای از اصحاب از پیامبر(ص) پرسیدند:«این مردمی که از قوم عرب در جذب شدن به اسلام و پیروی از آن قوی ترند، کیانند؟» در آن حال، سلمان در کنار پیامبر نشسته بود. پیامبر، دست روی پای سلمان گذاشت و فرمود:«او و قوم او. قسم به آنکه جانم در دست قدرت اوست، اگر ایمان به ستاره ثریا آویخته باشد، مردانی از ایران به آن دست می یابند.»

 امام صادق(ع) در تفسیر آیه مذکور فرمود:«ای ملت عرب! اگر به اسلام پشت کنید، خداوند به جای شما، ایرانیان را پیرو اسلام قرار می دهد.» آری، از ایران و ایرانی، همواره در احادیث با عظمت یاد شده است و این همه شرافت و عظمت به 2 دلیل است:

 1ـ بهره ور شدن ایرانیان از اسلام ناب که همان اسلام همراه ولایت و امامت است؛

تا جایی که پیامبر فرمود:« نصیب و بهره ایرانیان از اسلام از همه ملت های دیگر بیشتر است»؛

 2ـ دلیل دیگر اینکه ایرانیان برپاکننده انقلابی هستند که زمینه ساز انقلاب جهانی مهدی(ع) خواهد بود؛

چنانچه پیامبر(ص) می فرماید:«مردمی از ایران زمین قیام می کنند و زمینه ساز حکومت مهدی(ع) می گردند.»

 مأخذ : تداوم انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی مهدی(ع)

 

 

  خطبه کوتاهی از امام حسین(ع) که در مسیر کربلا ایراد فرمودند:

 این دنیا دگرگون و ناآشنا شده، نکوئیهایش پشت کرده و جز مقدار ناچیزی همانند ته مانده ظرف و زندگی پستی چون چراگاهی، از آن باقی نمانده. مگر نمی بینید کسی به حق رفتار نمی کند و از باطل دست نمی کشد. تا مؤمن، به حق، مشتاق لقای خدا شود؟ من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم. مردم بندگان دنیا هستند، دین لعابی است که تا زندگی روبراه است، به دور زبان می گردانند و چون دوران آزمایش رسد دینداران کمیاب شوند.    مأخذ: تحف العقول

 

  امام حسین(ع) فرمودند : برای ظهور مهدی آل محمد(ص) پنج نشانه[مسلّم] است:

 1ـ خروج سفیانی

 2ـ  قیام یمانی

 3ـ صیحه آسمانی

 4ـ فرو رفتن در بیابان(بیداء)

 5 ـ کشته شدن آن جان پاک و قدسی(نفس زکیه). 

 مآخذ : عقدالدرر، ص111.




منتظر کوچولو ::: سه شنبه 84/11/11::: ساعت 1:28 صبح

 رو کن به وادی عشق، آنجا بود دیاری ................................................................... دلهای ساکنانش تندیس بی قراری

 هر دیده از نگاری مشغول پاسداری......................................................مردانِ دل غیوری، زنهای باوقاری

                                 «شهری است پر حریفان وز هر طرف نگاری

                                             یاران صلای عشق است گر می کنید کاری»

یاران با وفایی، مولای مهربانی ............................................................................. هر دیده جویباری، هر سینه آسمانی

دُورِ قدِ عمویی، در چرخ کودکانی .................................................................... دل می رباید اکبر با نغمة اذانی

                                   « چشم فلک نبیند زین طُرفه تر جوانی

                                          در دست کس نیفتد زین خوبتر نگاری»

از شاخسار هر گل اید نوای بلبل .......................................................................... بلبل فراق گل را کی می کند تحمل؟

در عشق یار، دلها، هر لحظه در تکامل ......................................................... از خیمه ها بلند است ذکر خوش توسّل

                               « در بوستان حریفان مانند لاله و گل

                            هر یک گرفته جامی بر باد روی یاری»

در آسمان عشقش، عشاق همچو کوکب ................................................................. جانها تمام گوشند، چون می گشاید او لب

یک لحظه بر ندارد چشم از حسین، زینب ...................................................... یکسو سپاه خورشید، یک سوی لشکر شب

                              «هرگز که دیده باشد جسمی ز جان مرکب؟

                                  بر دامنش مبادا زین خاکیان غباری»

در کار عشقبازی باشد رسوم و آداب ......................................................................... اینجا ز روی لبها شرمنده می شود آب

اینجا به شوق مردن دلهاست در تب و تاب ..................................................... تا صبحدم نباشد دیگر اثر ز مهتاب

                                       « مِی بی غش است دریاب، وقتی خوش است بشتاب

                                                                       سالی دگر که دارد امّید نوبهاری؟»

زان شهر عشق هر دم، یاری زند صدایم ................................................................... ای شهریار، عمری است من با تو آشنایم

اما اسیر نفسم از بند کن رهایم .......................................................... افتاده از هوسها قفلی به دست و پایم

                                            « چون این گِره گشایم؟ وین راز چون نمایم؟

                                                                            دردیّ و سخت دردی، کاریّ و صعب کاری»

بنگر که تیره روزم زین شام جاودانی ........................................................................... این قفل را شکستن، تنها تو می توانی

صیدم کن از نگاهی در دام مهربانی .......................................................... چون خویش تشنه ام کُش ای آب زندگانی

                                      « چون من شکسته ای را از پیش خود چه رانی؟

                                                                   کم غایت1 توقع، بوسی است یا کناری»

 

 

 

 پی نوشت:

 * تضمین آئینی از غزل 444(دیوان قزوینی) 491(نسخه خلخالی) حافظ توسط استاد حسن بیاتانی

1ـ کم غایت : حداقل

 

 پیامبراکرم(ص) فرمودند: ای مردم، این حسین بن علی(ع) است، او را بشناسید، قسم به آن که جانم در دست اوست، او در بهشت است، دوستدارانش در بهشتند و دوستداران دوستدارانش نیز در بهشتند.

مأخذ : أمالی صدوق

 کمک به اندازه معرفت فقیر

روزی امام حسین(ع) در گوشه ای از مسجد پیامبر(ص) نشسته بود. مردی عرب نزد او آمد و گفت: یابن رسول الله من  باید یک دیه کامل بپردازم و توان ادای ان را ندارم. نزد خود گفتم می روم و از کریم ترین مردم درخواست می کنم و کسی را کریم تر از اهل بیت رسول خدا(ع) نمی شناسم.

امام حسین(ع) فرمود: ای برادر عرب!من سه سؤال میکنم اگریکی از آنها را جواب دادی یک سوم بدهی تو را می پردازم و اگر دو مسئله را پاسخ دادی دو ثلث آن را ادا می کنم و اگر هر سه سؤال را جواب دادی تمام بدهی تو را می پردازم.

مرد عرب گفت: یابن رسول الله آیا مانند شما از مانند من(که عربی جاهل و بی سواد هستم) سؤال می کند؟ شما که اهل علم و شرف و بزرگی هستید؟

حضرت فرمود: بله شنیدم که جدم رسول خدا(ص) فرمود:«المعروف بقدرالمعروف؛ به اندازه معرفت احسان شود.»

مرد عرب گفت: هرچه می خواهید سؤال کنید اگر دانستم جواب می دهم و اگر ندانستم از شما می آموزیم.«و لا قوة الا بالله»

امام پرسید:«ای اعمال افضل؛ کدام اعمال بهترند»

جواب داد:«الایمان بالله؛ ایمان به خدا»

حضرت پرسید:«فما النجاة من المهلکه؛ راه نجات از مهلکه کدام است؟»

پاسخ داد:«الثقله بالله؛ اعتماد و توکل بر خداوند»

امام(ع) سؤال کرد:«فما یزین الرجل؛ چه چیزی به مرد زینت می بخشد؟»

مرد عرب جواب داد:«علم معه حلم؛ علم توأم با بردباری»

حضرت فرمود: اگر علم و حلم نداشت چه چیزی او را زینت می دهد؟
مرد عرب:
«مال معه مروءة؛ مال همراه با مروت»

امام(ع): اگر از مال برخوردار نبود چه؟

مرد عرب: فقر همراه با صبر

امام(ع): اگر از فقر و صبر هم برخوردار نبود چه ؟

مرد عرب: صاعقه ای از اسمان آید و او را آتش زند که مستحق چنین عذابی است.

امام خندید و کیسه ای را که در آن هزار دینار زر سرخ بود به او داد و انگشتری را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشید و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگی نما.

مرد عرب آنها را برداشت و گفت:

الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند بهتر می داند رسالتش را در کجا قرار دهد.1

 

  1ـ بحارالانوار،ج44،ص196

 
 



منتظر کوچولو ::: دوشنبه 84/11/10::: ساعت 12:58 صبح

<   <<   6   7   8   9   10      >
 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 100


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :58723
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
منتظر کوچولو
دعا کنین به حرفایی که می زنم بتونم عمل کنم یا علی!
 
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<