از زبان امام حسین برای حضرت علی اصغر سلام الله علیهما
گل شش ماهه ای دارم که عُمرش داستان دارد * شمیم دلنوازی در زمین و آسمان دارد
قدی نازک، رُخی دلجو، نگاهی مهربان دارد * همیشه باغی از خنده به روی باغبان دارد
« بُتی دارم که گِرد گل ز سنبل سایه بان دارد . بهار عارضش خطّی به خون ارغوان دارد»
بُوَد گهواره جنبانش، پَر حور و مَلَک هر شب ز هر سو بوسه می بارد بر آن چشم و دهان و لب
اگر گل تشنه گردد باغبان افتد به تاب و تب *** ندارد تاب اشک او، دل مارد، دل زینب
« غبارِ خط بپوشانید، خورشید رُخش یا رب * بقای جاودانش ده که حُسن جاودان دارد»
برون از خیمه می آید، در آغوشش گلی، مولا *** نمانده بر رُخش رنگی نیاید از لبش آوا
خداوندا چه می خواهد امامِ عشق از اعدا؟ حسین و خواهش از دشمن؟ معاذالله عجب، حاشا!
« چه افتادَه است در این ره که آن سلطان معنی را
بدین درگاه می بینم که سر بر آستان دارد»
به روی دست خود اینک بگیرم جان شیرینم . که سیرابش کند شاید ز خجلت، خصمِ پر کینم
چه داری حرمله در سر؟ نگاهت کرده غمگینم . مزن بر حنجر اصغر، بزن بر قلب خونینم
« از چشمت جان نشاید بُرد کز هر سو که می بینم
کمین از گوشه ای کردَه است و تیر اندر کمان دارد»
پی نوشت
* تضمین آئینی از غزل 120(دیوان قزوینی) 146(نسخه خلخالی) حافظ توسط استاد حسن بیاتانی
امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس که نزد او یاد شویم و چشمانش اشک آلود شود، خداوند چهره اش را بر آتش حرام می کند.
بحارالانوار ج44 ص285
عفو و بخشش
یکی از غلامان امام حسین(ع) مرتکب خلافی شد و امام(ع) دستور داد او را تازیانه زنند.
غلام گفت: ای مولای من قرآن می فرماید: « و الکاظمین الغیظ؛ مؤمنین غضب خود را فرو می نشانند.»
حضرت فرمود: رهایش کنید.
غلام ادامه داد: «و العافین عن الناس؛خطای مردم را می بخشند.»
حضرت فرمود: تو را بخشیدم.
غلام ادامه داد: «و الله یحب المحسنین؛ خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»
امام فرمود: تو را آزاد کردم و برای تو دو برابر آنچه می دادم مقرر کردم.
مأخذ : محجة البیضاء،ج4،ص228.