سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]

گروه اینترنتی انتظار یار

 

2. اگر قضا و قدر معین شده است و هر کسی سرنوشت مشخصی دارد، پس دعا کردن به چه کار می آید؟  ...........

..... با توجه به مطالبی که عنوان شد و داستان ام داود که بعنوان مثال ذکر شد، معلوم می شود که معنای تغییر در تقدیرات چیست. اینکه برای انجام یک حادثه و یک فعل ممکن است نیاز به فراهم شدن علل و عوامل متعددی باشد که مهیا نشدن یکی از علتها می تواند موجب تغییر در انجام آن فعل شود.

در این زمینه داستان معروفی است؛« روزی پیرمردی یهودی برای کندن خار بطرف صحرا   می رفت که پیامبر(صلی الله علیه و آله) او را مشاهده نمودند و به اصحابشان فرمود: " او به صحرا می رود تا خار بکند ولی می میرد و برنمی گردد".

بعد از چند ساعت همه دیدند که پیرمرد در حالیکه خارها را بردوش حمل میکرد باز آمد، اصحاب عرض کردند: چه شد، شما که فرمودید او برنمی گردد؟

حضرت رسول (ص) پیرمرد را صدا زدند و گفتند نزدیک بیا و خارها را بر زمین بگذار. او هم آمد و خارها را از پشتش باز کرد و اصحاب مشاهده کردند که مار بزرگی در میان خارها پنهان است. محمد (ص) فرمودند: مقدّر بود این مار پیرمرد را بگزد و او کشته شود ولی او در صبح صدقه داد و این بلا از او دفع شد.»

پس می بینیم که چگونه عواملی مانند صدقه و صله رحم و البته دعا کردن می توانند یک بلای تقریباً حتمی را دفع کنند. البته اگر عمر کسی به نهایت برسد و اجلش فرا رسیده باشد، پس همه علتها برای مرگ او جمع شده اند و امکان به تأخیر افتادن آن وجود ندارد.

 و لن یؤخر الله نفساً اذا جاء اجلها ؛ خداوند هرگز مرگ کسی که هنگام اجلش فرا برسد را به تأخیر نمی اندازد. (منافقون 11)

*********************************

یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب ؛ خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می کند و نزد او "کتاب مادر" و لوح محفوظ است.(رعد 39)

کلمه "ام الکتاب" در آیه فوق نشاندهنده این است که غیر از لوح محفوظ که حقایق و اسرار عالم در آن ثبت است و علم خدا آن را در برگرفته، کتابها و الواح دیگری هم در مرتبه نازلتری هستند که در آنها تغییر و تبدل صورت می گیرد و تحت تأثیر عوامل احتمالی و اما و اگر ها می توانند به شکل دیگری ثبت و ضبط شوند.

در حقیقت دعاهای ما می توانند در "لوح محو و اثبات" تاثیر بگدارند که دربردارنده تقدرات این عالم است و ثبت یک امر در آن معلق بر علل و اجزای دیگر است ولی لوح محفوظ شامل امور غیر قابل تغییر و ثابت است که دعا در آن نمی تواند مؤثر باشد.

 

3- آیا اصلاً لازم است که دعا کنیم و از خدا چیزی بخواهیم؟ برخی می گویند ما به جایی رسیده ایم که دیگر از خدا هیچ نمی خواهیم، چرا که خدا خودش می داند چه می خواهیم و اگر صلاح باشد به ما عطا می کند. آیا این پندار صحیح است؟     

      ...... ادامه دارد

 

تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار

واحد معرفت

 




منتظر کوچولو ::: شنبه 85/4/31::: ساعت 11:56 صبح

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 69


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :58692
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
منتظر کوچولو
دعا کنین به حرفایی که می زنم بتونم عمل کنم یا علی!
 
 
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<